به گزارش ورزش سه، بعد از سوت پایان مسابقه استقلال و ذوب آهن همه با...

به گزارش ورزش سه، بعد از سوت پایان مسابقه استقلال و ذوب آهن همه با خود گفتند: عجب بازی شورانگیز و عجیبی بود. چه کسی فکرش را می کرد بعد از تساوی 3 بر3 بازیکنان ذوب آهن با ناراحتی و غم روی زمین بیفتند و ستاره های سرشناس استقلال شادی کنند و جشن بگیرند؟! هیچ کس و شاید هم فقط یک نفر که ذهنیتی متفاوت داشت؛ مردی که بعد از گل اول، دوم و حتی سوم ذوب آهن از نیمکت خودش خواست شادی نکنند! چرا؟مگر قاسم حدادی فر بازیکن سابق استقلال بود؟ چه بسا چهرههایی که استقلالی بودند و با اولین گل به این تیم یا تساوی مقابل آبی ها مشت گره کرده و می کنند اما ...این یکی فرق می کرد. کارگرزادهای که اسطوره زندگی اش پدر و همه کارگران کارخانه ذوب آهن بوده و با پای چپ هنرمند خودش فاصله بعید فولادشهر تا تیم ملی را پیمود اما بی ادعا. او در مربیگری هم همین است. ساکت اما غافلگیرکننده. فکور و شاید پیشرو. (البته هنوز تازه دو بازی سرمربی بوده است). امشب ناراحت ترین مرد قلعه حسن خان همین کارگرزاده فولادشهری بود که جلوی شادی نیمکت خودش را گرفت. حدادی فر فریم به فریم گل سوم رامین رضاییان و استقلال را در رختکن به یاد می آورد و افسوس می خورد. فریاد زد، داد کشید و هشدار داد به یکی از بازیکنانش (مأمور مهار رضاییان) که رامین را بگیرد اما صدایش در آن همهمه گم شد و گل!3 دقیقه و فقط 3 دقیقه با شکست کهکشانی ترین تیم امسال لیگ برتر فاصله داشت و... شانس یار او نبود.تصورش را کنید اگر در دقیقه 73 ضربه امید لطیفی را گلر سابق رئال مادرید به شکلی باورنکردنی مهار نمی کرد، چه می شد؟ 4 بر 2 به سود ذوب آهن! سرمربی جوان ذوب آهن لب خط دو دستش را روی سرش گذاشت و بهت زده این صحنه را در ذهن مرور کرد. وقتی تیمش 2 برصفر از استقلال بزرگ و پرستاره جلو افتاد، یکی پیشنهاد داد: اتوبوس پارک کنیم!سرمربی ذوبی ها چشم غره ای رفت و همه را روی نیمکت به سکوت دعوت کرد غافل از آن که در نشست خبری متهم به کاری می شود که نکرده بود. قاسم حدادی فر در کنفرانس خبری عصبانی نشد، لبخند زد و با آرامش به پرسش خبرنگاری جوان پاسخ داد و با آرامش سالن را ترک کرد در حالی که یک نفر از میان جماعت جلو آمد و بهترین جمله دیشب را به او گفت: شب به خیر آقای حدادی فر، عجب بازی دیوانه کننده ای بود!
دیدگاهتان را بنویسید