به گزارش ورزش سه، شاید در نوجوانی بارها و بارها سریال جومونگ را...

به گزارش ورزش سه، شاید در نوجوانی بارها و بارها سریال جومونگ را دیده باشید و پلان به پلان این سریال را در ذهن خود ثبت کردهباشید؛ در حدی که چهره مورد علاقه شما در این سریال عامه پسند نه جومونگ و نه تسو که یونگپو باشد. با این حال وقتی سالها بعد و در یک تابستان پرماجرا بحث انتقال شما به یک تیم معروف کرهای مطرح میشود، فکر کنید چطور ممکن است نشستن دور سفرهی خانوادگی و چشیدن دستپخت مادر را رها کرده و به سئول سفر کنید تا چابستیک دست بگیرید. این یکی از دغدغههای هادی حبیبینژاد در فصل نقل و انتقالات بوده است، بازیکنی که صحبت حضورش در استقلال، تراکتور، فولاد و حتی سپاهان بود اما در یزد ماندگار شد تا یک فصل دیگر در مرکزیترین استان ایران به کار ادامه بدهد. بازیکنی که حالا دوست دارد به واسطه رفاقت نزدیک مدیرعامل باشگاه و آقای گل فوتبال جهان، به دفتر او در زعفرانیه برود و جایزهاش را به این الگوی واقعی تقدیم کند. ما اینجا برق چشم هادی را در هنگام به زبان آوردن اسم علی دایی دیدیم اما شاید دوربین نتوانست آن را ثبت کند. بنابراین نقطه شروع را همین موضوع میگیریم، اینکه چرا او تا این حد به علی دایی علاقمند است. از او خواستیم که الگوی دوران کودکیاش را بگوید و هادی گفت: میخواهم از علی دایی یاد کنم، جای ایشان در فوتبال ایران خیلی خالی است. از کودکی ایشان را خیلی دوست داشتم و همینطور شفچنگو! میخواهم جایزهام را هم به علی دایی تقدیم کنم که الگوی من است. همینجا باید نام محسن مسلمان و محمدرضا خلعتبری را هم ببرم که فوقالعاده بودند. این هافبک سابق فولاد که بعد از زدن گلی دیدنی در فوتبال ایران اسمی در کرد، چند سال پیش نزدیک به خداحافظی از فوتبال بوده و افسردگی ناشی از ناکامیهای پیاپی و نبود تیمی برای ادامه فوتبال او را به جایی رسانده که به یک آشنا زنگ بزند و پا پی شود که کارش را در پتروشیمی درست کند. طبیعی است که حالا آن سرپرست قدیمی، گاهی به هادی زنگ بزند و بگوید: مطمئنی پتروشیمی نمیای؟! حبیبینژاد با خنده در مورد این ماجرای این قدیمی میگوید: ۲۶ یا ۲۷ سالم بود، شرایط طوری بود که حتی از لیگ یک هم پیشنهاد نداشتم. مصدومیتی داشتم و یک نیم فصل هم بیرون ماندم. بنابراین به خداحافظی از فوتبال فکر کردم و با سرپرست قدیمی تیمم در پتروشیمی بندر امام صحبت کردم که بروم پتروشیمی و مشغول به کار شوم! هادی حبییینژاد یک فصل دیگر در یزد به کار خود ادامه خواهد داد اما نکته جالب اینجاست که او سابقه بازی در هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را دارد؛ تیمهایی که او میگوید هر فوتبالیستی در ایران میخواهد روزی در فضای آنها تنفس کند. این موضوع و اینکه حبیبی نژاد از هر دو آپشن اعلام خود به عنوان طرفدار از بچگی استقلال و پرسپولیس برخوردار است هم قصهی جالبی دارد که او آن را مقابل دوربین آنتن اینطور تعریف کرد: در کودکی هفت سال در پرسپولیس و دو سال هم استقلال ملاثانی بازی کردم. در آینده به هرکدام از این دو تیم بروم میتوانم مدعی شوم که در کودکی طرفدار آن تیم بودهام! اما فکر میکنم فقط یک عکس از کودکیام با لباس پرسپولیس در آلبوم خانوادگیمان است. اما از این جالبتر اصرار پدر هادی به فوتبالیست نشدن این پسر نه چندان درس خوان و بازیگوش بوده است. هادی می گوید؛ برادر مثل پیتر کراچ بود، پدرم از هرچیزی استفاده کرد تا او فوتبالیست نشود و اتفاقا موفق شد اما من مثل دوچرخه سوارهایی که پشت نفر جلویی حرکت میکنند؛ او را از رو بردم و فوتبالیست شدم. فکر هم میکنم آقای معلم (پدرم) که دوست داشت من درس بخوانم از انتخاب شغلم راضی است؛ به خصوص حالا که جایزه شما را بردهام. در نهایت با آرای چند صد کارشناس، پیشکسوت و روزنامه نگار فوتبالی، گل تماشایی هادی حبیبینژاد به تراکتور به عنوان گل سال فوتبال ایران در لیگ بیست و چهارم انتخاب شد و تندیس زیباترین گل سال فوتبال ایران، به این هافبک هجومی خوش تکنیک تعلق گرفت.
دیدگاهتان را بنویسید